بدک نبود . برای یه آخر هفته ی آروم بد نبود . میشد با یه لیوان شیرکاکائوی داغ خورد و از رژه ی کلمات لذت برد . داستانی ساده با نگارشی ساده که شاید بشه گفت داستانی هوشمندانه تر از اون هم وجود داره .
یه داستان درباره ی همراهی دو فرد با عقاید متفاوت و دنیاهای گوناگون . البته باید بگم که من از این تم داستان ؤاک قضا و قدری و اربابش رو بیشتر دوست داشتم . چون خیلی ساده نبود و با فکری کامل و شناخت کافب از انسان نوشته شده بود .
زوربای یونانی هم جای فکر و تحمل رو داشت ، اما من دلم می خواد فیلمش رو با بازی آنتونی کوئین ببینم . قطعا فیلمش جای تعمل بیشتری داره ، اونم با بازی آنتونی کوئین ....
بهم سر بزنید