نبات بانو

آن یار کزو خانه ی ما جای پری بود................. ......... سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود ............................

۱۹ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

یه روز خوب

امروز کلاس خیلی خوب بود ... با بودن دوستان در کنار هم دیگه معرکه بود .... تالار فردوسی دانشکده ادبیات .... امروز مهمون آزاد بود و یکی از مهمون هامون آقای فاضل نظری ....این یه روز خوبه ...

+ بدترین قسمت امروز اینه که دارم از پا درد می میرم .....


۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
نبات بانو

می گذرد روزگار!!!

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
نبات بانو

شلوغه شلوغ

خیلی خیلی سرم شلوغه ...تقریبا هم دارم کور می شم ...چند تا لباس رو باید تا آخر هفته آینده تموم کنم .... وای خدا دارم کور می شم ....

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
نبات بانو

کفش های خدمتکار و چند داستان دیگر

داستان کوتاه همیشه از اولویت های دومم بوده ....اما این کتاب هم قوی و زیبا بود ....توصیه می کنم بخونید ....

اولین بار بود که با مالامود آشنا شدم ..... واقعا دوستش داشتم ....


+ امروز هیچ چیز مثل خریدن یه کفش کوه نمی تونست من رو خوشحال کنه :) ....کم مونده کفش هام رو بغل کنم و بخوابم :) .....

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
نبات بانو

دلم تنگ است و ....

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
نبات بانو

زندگی

این روزها حال و روزم به یه کمدی گریه دار شبیه .... یه کمدی سرتاسر گریه .....

گاهی وقت ها زندگی ما آدم ها اینجوریه دیگه ........


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
نبات بانو

کوچولو

اون کوچولوی نازنینی که منتظر دعاهای ما بود از بین ما رفت .... خدا به مادرش صبر بده .....
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نبات بانو

دریغ از وقت

دلم می خواد یه کتاب جدید رو شروع بکنم اما دریغ از یک ثانیه وقت .....

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
نبات بانو

شاید کمی زود قضاوت کردم ....

اولش برام اورولوژی غیر قابل قبول بود .... اصلا بگو غیر قابل هضم ...اما توی این دو روز خیلی خوب بوده .... نظم خیلی خوبی داره و من از همین نظم و تمیزی راضی ام .... هنوز دست نشستم .... اما امیدوارم خوب جا بیافتم ....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نبات بانو

شوق تو !

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نبات بانو