نبات بانو

آن یار کزو خانه ی ما جای پری بود................. ......... سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود ............................

۵۳ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

دلش تنگ است ...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

پدرخوانده پشت پرده ...

بی شک همه از دیدن فیلم پدرخوانده لذت می برن و شاید گاهی هم دوست دارن خودشون هم جزو یکی از این گروه های مافیایی باشن . پدرخوانده رو که شروع می کنی به دیدن باید هر سه قسمت رو پشت سر هم ببینی و یه جا لذت ببری . تازه باید از اون روز به بعد زنگ گوشیت رو هم بزاری پدرخوانده تا نشون بدی که تا مغز استخونت نفوذ کرده و داری کم کم توی این دنیای سیسیلی غرق میشی .

بی شک این بازی بازیگرها هم هست که روی تو تاثیر می زاره . اونجاست که وقتی شب میری توی رخت خواب همش مواظبی که سر بریده ی اسب نداشتت کنارت نباشه . یا وقتی میری خرید مواظبی تا دارو دسته ی رقیب به تیر نبندنت . تنها هم که میشی خودت رو می زاری جای دن کورلئونه و سعی می کنی صداش رو تقلید کنی .اگرم بچه تر باشی که یه دار و دسته تشکیل می دی و میشی دن کورلئونه ی محل ، فقط خدا خودش رحم کنه ...

اما همه ی این ها در سایه ی مردی اتفاق افتاد که کمتر شناخته شده و کمتر دیده شده . نویسنده ای که داستانش شهرت بیشتری داره تا خودش . ماریو پوزو ، از اون یگانه نویس های زبر دست دنیاست . جدی می گم . ماریو پوزو دقیقا نقش دست های پشت پرده رو داره ، نیست ، اما حضورش حس میشه .

کافیه رمان آخرین پدر خوانده رو بخونید اونوقته که به قدرت قلم این نویسنده پی می برید . باور بفرمائید بنده بعد از خوندن این کتاب تا مدت ها ذهنم بین کلیه ی بلاد کفر ذکر شده در کتاب در حال رفت و آمد بود . اونقدر برای من این کتاب جالب بود که توصیه می کنم حتما بخونیدش . حتما ...

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نبات بانو

مادربزرگ ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

افتادن ...

قراره بیوفتم . قراره این ترم یه درس سه واحدی رو بیوفتم . فقط خدا خودش و بنده ی استادش بهم رحم کنه ...

از الان استرس گرفتم ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

نگاه...

گاهی آدم های ساعت ها حرف میزنن برای رسوندن یه مطلب ...

در صورتی که کافیه فقط یه نگاه عمیق بکنن...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

رنج مادری ...

گاه با خودم فکر می کردم که رنج برای مادر معنا نداره . اما امروز که صفحه ی ۲۰۷ رو تموم کردم و کتاب رو بستم فهمیدم قضیه یه چیز دیگه اس . گاهی قضیه یه رنج یا یه احساس گناه خواهد بود برای ابد . برای تمام عمر مادر . شاید الان هنوز هم نمی فهمم که دوریس لسینگ دقیقا چی از ذهن خواننده هاش می خواسته ، ولی الان در یه کمای دردناک به سر می برم توی یه رنجی که هیچ وقت متحمل نشده بودم .

با خودم فکر می کنم که شاید من هم یه بن بیچاره برای مادرم بودم . شاید گاهی من هم همون موجود کوچک و هابیت شکل بودم . شاید مادرم هم گاهی احساس گناه می کنه از وجود من از ذهن من . نمی دونم...

بی صبرانه دوست دارم دنیای بن رو هم بخونم ....

دلم گرفت از خودم از تمام لحظه ها بن بودنم ....

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نبات بانو

زوربا از نوع یونانی ...

بدک نبود . برای یه آخر هفته ی آروم بد نبود . میشد با یه لیوان شیرکاکائوی داغ خورد و از رژه ی کلمات لذت برد . داستانی ساده با نگارشی ساده که شاید بشه گفت داستانی هوشمندانه تر از اون هم وجود داره .

یه داستان درباره ی همراهی دو فرد با عقاید متفاوت و دنیاهای گوناگون . البته باید بگم که من از این تم داستان    ؤاک قضا و قدری و اربابش   رو بیشتر دوست داشتم . چون خیلی ساده نبود و با فکری کامل و شناخت کافب از انسان نوشته شده بود .

زوربای یونانی هم جای فکر و تحمل رو داشت ، اما من دلم می خواد فیلمش رو با بازی آنتونی کوئین ببینم . قطعا فیلمش جای تعمل بیشتری داره ، اونم با بازی آنتونی کوئین ....

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

برای همه ی دنیا ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

فقط همین ...

دلم گرفته ....

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

هیس ، بی صدا فریاد کن ...

 

هیس ، فعلا بغض چنگ انداخته توی گلوم ول کن نیست .

همون اول که اکران شد خیلی دوست داشتم هیس رو ببینم اما مشغله ی کاری و درسی دیگه محلت نداد . تا این که امروز تونستم ببینم . بغض کردم و بیصدا گریه کردم . دلم گرفت . چیزی نمی تونم بگم فقط دلم می خواد فریاد بزنم . همین

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نبات بانو