نبات بانو

آن یار کزو خانه ی ما جای پری بود................. ......... سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود ............................

من که منتظرم !!!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
نبات بانو

سفر

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نبات بانو

احوالات


گاهی دلم می خواد یه کفش آهنی پام کنم و ساعت ها بین این مردم راه برم ، سکوت کنم و به صدای جریان زندگی توی خیابون های شهر گوش بدم .

امروز از اون روزها بود . بعد صبحونه شال و کلاه کردم و کفش آهنی پام کردم و بی هدف افتادم توی پیاده رو ها ، زندگی جریان داشت ، با سرعت ، مردمی که با سرعت حرکت می کردن و ویترین مغازه های رو تقریبا اسکن می کردن تا وسیله ی مورد نیاز رو پیدا کنن ، اونوقت پیش خودشون فکر می کردن از خرید هم لذت می برن ، اما حقیقت اینه که این خرید لذتی نداره و فقط برای رفع نیازه ....

بعد از دو ساعت هم با یه حال خوب برگشتم خونه ..... البته با یک عالمه بیسکوئیت و شکلات ، آخه سر راهم شعبه شیرین عسل بود .....

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

احوالات


امروز یه روز خوب بود ، یه روز خوب با دوستان ، البته باید بگم که از دیدن یکسری هاشون در اون وضعیت جا خوردم ....دروغ چرا ....اصلا توقع نداشتم ....یه خورده هم گیج شدم اما سعی کردم خودم رو کنترل کنم ....

به طور اتفاقی یکی از دوستان رو دیدیم و باهاشون همراه شدیم ، که البته یار غار و رفیق گرمابه و گلستان ما هستن ....در معیت این دوستان دربند رو چون عطایی به لغاش ( لقاش !!! هر کدوم درست تره) بخشیدیم و همراه دوستان شدیم و چیزبرگر با قارچی زدیم و برگشتیم منزل ....

چون از بعضی دوستان مکدر بودیم و اعصاب این جانب فقط با پخت و پز آروم میشه ، دست به کار شدیم و کیک هویجی طبخ کردیم که مطابق دلخواه خان دائی برشته بود ، متاسفانه عکسی از کیک در دسترس نیست ، بنده خدا سریع محو شد ....

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نبات بانو

چراغ

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
نبات بانو

غزه

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
نبات بانو

به هم رسیدن

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
نبات بانو

مسجد


امروز برای کاری رفته بودم بیرون ، اذان که گفتن رفتم مسجد ، بعد از نماز هرچی نگاه کردم یه جوون پیدا کنم نبود .....چرا ما نماز اول وقت و مسجد رفتن رو از برنامه ی روزانه مون پاک کردیم .... دلیلش چیه ؟؟؟؟
+ یکی خود من ...چرا مسجد نمی رم !!!!!
۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
نبات بانو

عصرونه

این هم یه عصرونه برای خانم های خونمون ....



۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

قلب افشاگر


برای یک عدد جانی به تمام معنا شدن فقط کافیه چندتا از کتاب های ادگار آلن پو رو بخونین و خودتون رو در همون موقعیت قرار بدید ، البته به کمی تمرین هم نیاز دارید ....ادگار آلن پو از نظر من یکی از بهترین هاست .... کسیه که خیلی ها ازش سرمشق گرفتن و اقتباس های متعدد هم گویای همین قضیه است ......

قلب افشاگر یا قلب رازگو یکی از اون نوشته های بی نظیره ، نوشته ای که شاید پنج صفحه بیشتر نباشه اما به تنهایی می تونه یه فیلم دو ساعته رو بسازه ....  من قلب افشاگر رو دوست دارم .... یه وقت فکر نکنید جانی ام !!! البته باید اعتراف کنم که عاشق قتل های تمیز و بی سروصدا هستم ، یه جنایت تمیز !!!!......باور کنید سلامت روانی هم دارم .......
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو