ما دچار یک وحشت عظیم شدیم .....

ساعاتی پیش تهران در نوردیده شد .....

یک لحظه فکر کردم آخرالزمان شده .....هوا به طور وحشتناکی قرمز شده بود و اصلا نمی شد نفس کشید ...همه ی ساکنین خونه دچار وحشت شده بودن ....بچه ی کوچک ساختمان هم با اون سنش می گفت : من نگران پدرمم ، نکنه آسیب ببینه ؟؟؟؟........خلاصه این که همه دچار وحشت شدن و گردن همه یکی یک نماز آیات افتاد .....

ولی اگه واقعا آخرالزمان شده بود چی ؟؟؟؟ ..........اونوقت چه کارنامه اعمالی داشتم من !!!!.....