نبات بانو

آن یار کزو خانه ی ما جای پری بود................. ......... سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود ............................

۱۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

عیدی برای خودم

.

اینم نتیجه ی یه روز خوب با دوستان...آدم گاهی باید برای خودش عیدی بخره...والا...

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

من گدام ...

15 روز تعطیلی نوروز فرصت خوبیه ی برای مطالعه ...ازتون می خوام اگه کتاب خوبی سراغ دارید معرفی کنید تا توی مدت باقی مونده تا عید تهیه کنم ...

ازتون می خوام کتاب های پیشنهادی رو با توضیح کامل معرفی کنید ...مثل موضوع ، نویسنده ، کتاب مشابه یا انتشارات ...

پیش پیش ممنون ...

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

امان از آن روز...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نبات بانو

روزهای آخر اسفند ...

همیشه وقتی می رسیم به پایان اسفند دچار استرسی کشنده می شم ...یه استرس وحشتناک ...استرس از آینده ...اینکه چه اتفاقی قراره بیافته ...این جور وقت ها تمام سر رسیدهای قدیمیم رو که هر روز توش می نویسم می زارم جلوم و صفحه به صفحش رو می خونم و با خودم می گم اصلا فکر می کردی چنین اتفاقی بیافته ...زندگی همینه ، همیشه پر از اتفاق های غیرقابل پیش بینی ...اینکه کی می میره و کی صاحب فرزندی میشه، کی ازدواج می کنه و کی جدا میشه ... زندگی بر خلاف تصور بعضی ها معادله نیست ...روزهای آخر اسفند ، روزهایی که پر از فلش بک های گذشته اس ...

روزهای آخر اسفندتون خوش...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نبات بانو

والا...

اونقدر نبودم که خودمم بودنم رو فراموش کردم...چه برسه با شما ها...دروغ چرا ! دسترسی به اینستاگرام آسون تره تا اینجا اینه که اونجا فعال ترم...والا..?

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

نخواهم خواست

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نبات بانو

بی حوصله

نمی دونم چرا ولی این روزها اصلا حوصله ی هیچ کاری ندارم ...حتی کتاب خوندن ...

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نبات بانو

شیطنت پدرانه ...

پدر عزیز شیطنت کرده و مقداره از انگشت خود را شکسته است !!!... انشالا بهتر شود ...


+متاسفانه انگشتی هم هست که جراحت جنگ داره ...
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نبات بانو

کتاب و دیگر هیچ

چند روز پیش با یکی از دوستان رفتیم کتاب فروشی محبوب من ، کتاب فروشی امیر کبیر ...با این که تصمیم داشتم کتاب نخرم و توبه کرده بودم که دیگه با هر بار دیدن کتاب وسوسه نشم اما باز هم نشد و از قدیم هم که گفتن توبه ی بانو مرگه !! دو جلد کتاب خریدم با نام های نشان سرخ دلیری از استیفن کرین و تصویر بزرگ از دینو بوت زاتی ...که دیروز نشان سرخ دلیری تموم شد ...کتاب بدی نبود! ارزش تنها یک بار خوندن رو داشت اما نه برای بارها ...درباره ی جنگ و احساسات یک سرباز پیرامون جنگ و اتفاقات اون بود ...زیاد نپسندیدم ...

نمی دونم این کتاب فروشی امیر کبیر چه چیزی داره که تا این حد دوستش دارم ، شاید به این دلیل که دکوراسیون خوبی داره ، شاید هم به این دلیل که خیلی راحت می تونی بری قسمت کودکان و برای خودت! کتاب برداری بخونی بدون این که کسی چپ چپ نگاهت کنه ...تا حالا دقت کردین توی هر نمایشگاهی یا جایی آدم جذب قسمت کودکان میشه ...مخصوصا از نوع فروشگاه کتاب :)

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

عزیز سفر کرده !

این هم گوشی عزیز من که اصلا راضی نبودم کنار بزارمش ،اما چه می شه کرد روزگاره دیگه ...هر اومدنی رفتنی هم داره ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو