با دو تن از دوستان رفتیم و کلاس رو ثبت نام کردیم ، البته هنوز معلوم نیست قبول میشیم یا نه ...جالب اون همه آدم بود ....والبته اهدافشون.....
دیشب چون شب عید بود و امروز روز دختر ، یه چیز کیک و شیرینی کشمشی درست کردم البته امید بسته بودم ظهر که رسیدم خونه چیزی باقی مونده باشه که هیچی باقی نمونده....
امروز کلاس زبان هم نداشتم و خداروشکر از این تکلیف های زیادی راحت شدم ....
بودن با دوستان یکی از بهترین قسمت های زندگیمه که به هیچ عنوان حاضر نیستم از دستش بدم ....