امسال متاسفانه نرفتم نمایشگاه کتاب, درگیر کنکور بودم و روزهای آخر دست و پا زدن برای خوندن, راستش اصلا حوصله ی شلوغی و ملت بیکار رو نداشتم, ترجیح دادم بعدا سر فرصت و خرد خرد کتاب بخرم.

از اونجایی که تابستون برای من چند وقتی هست شروع شده, شروع کردم به خوندن, اولین تماس تلفنی از بهشت داستان جالبی داره که هنوز نمی دونم به داستان اعتماد کنم یا که مشکوک باشم به ماجرا, خلاصه بخونید ضرر نمیکنید.

شروع کردن یه پروژه ی گل گلی دیگه هم این روزها شده تمام دغدغه ی من, خداکنه همیشه دغدغه های آدم همینطوری باشه