نبات بانو

آن یار کزو خانه ی ما جای پری بود................. ......... سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود ............................

۴۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

بیچاره آن مرحوم

یه داستان کوتاه خوندم که واقعا جالب بود ... پیشنهاد می کنم بخونید .... بیچاره آن مرحوم از لوییجی پیراندلو ...



طومار...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

هدیه

اینم هدیه ی کلاس مجردها ... ببخشید کیفیت عکس ها خوب نیست...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

کتابنامه

آلبا دسس پدس شده یکی از اون نویسنده های مورد علاقه ی من ....خیلی خیلی قلمش رو دوست دارم این رو بلافاصله بعد از خوندن دومین کتابش ( تازه عروس ) فهمیدم ... داستان های کوتاه دوست داشتنی با خط سیر ساده ....شدم یکی از طرفدارهای پروپاقرصش ....
ان یا ام ؟؟؟...همیشه آگاتا کریستی رو تحسین می کنم ... یه زن با این همه استعداد ....واقعا داشتن ذهنی این چنین خلاق موهبتی بیش نیست ....تام و تامپنس هم از شخصیت های خلق شده توسط خانم کریستی هستن ....من این کتاب رو خیلی دوست داشتم ...مثل تمام کتاب های آگاتا کریستی .....

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

ماجرای عجیب سگی در شب

قصه چیز عجیبی نیست ... شخصیت اصلی هم فرد خیالی نیست ...از نزدیک می شناسمش یه ورژن کوچیکتر و حاد تر ....اوتیسم تنها واژه نیست بلکه تمام هوش و رنجی که می تونید فکرش رو بکنید ... نویسنده همه چیز رو مثل واقعیت نوشته ...فرار از لمس شدن ، ترس از شلوغی ، ناله کردن برای آروم کردن خود .....حتما این کتاب رو بخونید ....درس های خوبی داره ...مارک هادون قلم خوبی داره ....کتاب رو دوست داشتم ....البته باید متذکر شد که ترجمه هم عالی بود .... حتما بخونید ...حتما

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نبات بانو

مشق های بابا

به لطف بابا این کتاب رو خوندن ... واقعا به آدم کمک می کنه ... توصیه می کنم حتما بخونید ...

پرواز بوفالوها ....

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نبات بانو

من و این ها

گاهی وقت ها وقتی یه کتاب رو دست می گیرم به وسط های کتاب که می رسم میگم من و چه به خوندن این کتاب ..... گاهی وسط کارم و تازه می فهمم این ها علایق و دل خواسته های من نیست .....عاقلانه اینه که کتاب رو بزارم کنار اما این اعتیاد کلمات مجبورم می کنه که کل کتاب رو تموم کنم ....یه کتاب رو دیروز شروع کردم و امروز نزدیک چند صفحه ی آخر فهمیدم من مال این دنیای جورواجور کتاب نیستم ....نمی خوام بگم قلم نویسنده بد بود ، نه ، فقط من نپسندیدم ..... اگه داستان کوتاه اونم از نوع ایرانی و نوین !! دوست دارید می تونید این کتاب رو بخونید ....

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

احوالات

این روزها خیلی خیلی سرم شلوغه ....کلی کارهای عقب افتاده دارم که باید انجامشون بدم و هیچی انرژی ندارم ....

خداروشکر فردا بعد از دو هفته دوری کلاس داریم و بازم مهمان آزاده ....

نمایشنامه ملاقات بانو سالخورده رو خوندم از فردریش دورنمات .... حتما باید اجرای خوبی از این اثر رو دید خیلی جالب بود و جای فکر داشت ....

یه داستان کوتاه هم خوندم که اصلا ارزش بحث و گفت و گو رو نداشت ...

آدم از بعضی از عقاید و افکار بعضی ها اصلا نمی دونه چی بگه ، همین وضعیت پنج شنبه سر کلاس زبان پیش اومد ....

خیلی خداروشکر کنید ...از این که سالمید ....هر لحظه شکر خدا .... مراقب خودتون باشید کنسر زیاد شده .....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

نا امیدی

مثل تمام نوشته های ناباکوف با ته مایه های جنایت ....

قتل باید تمیز باشه نه این قدر ضایع و ....

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نبات بانو

کفش های خدمتکار و چند داستان دیگر

داستان کوتاه همیشه از اولویت های دومم بوده ....اما این کتاب هم قوی و زیبا بود ....توصیه می کنم بخونید ....

اولین بار بود که با مالامود آشنا شدم ..... واقعا دوستش داشتم ....


+ امروز هیچ چیز مثل خریدن یه کفش کوه نمی تونست من رو خوشحال کنه :) ....کم مونده کفش هام رو بغل کنم و بخوابم :) .....

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
نبات بانو

خوب شد نیستم !

خوب شد من جزو هیئت تصمیم گیری برای نوبل ادبی نبودم وگرنه خیلی از این نوبل ها رو نمی دادم .....

گریزپا رو خوندم اون چیزی که انتظارش رو داشتم نبود .... اصلا نبود.... دیگه کارهای مونرو رو نمی خونم ....شاید....


۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
نبات بانو